شخصیت های تنها از نزدیک با خوانندگان صحبت می کنند. در حالی که مصاحب و همدم خوبی در دنیایشان برایشان محیا نیست. شخصیتهای تنها، چون هیچ همراه حاضر و آمادهای در دنیای خود ندارند، وارد گفتوگوی خصوصیتری (شخصیتری) با خواننده میشوند. شخصیتِ بدون همراه تبدیل به نوعی آواتار (تجسم) برای خواننده میشود: همزادی که خواننده را بیشتر همچون کاوشگری فعال در دنیای خود شریک میکند و نه همچون زنی تنها و خجالتی در مجلسی بالاتر از شأن او. جای تعجب هم نیست که ماجرای بسیاری از کتابهایی که دربارهيتنهایی نوشته شدهاند، در وسط طبیعت زیبا و باشکوه رخ میدهد. شخصیت تنها همیشه با زیبایی همخوانی دارد.
۱- جین ایر (Jane Eyre) نوشته چارلتون بونته در ۱۸۴۷
۲- پان (Pan) نوشته کنوت هامسون در ۱۸۴۹
۳- برای فانوس دریایی (To the Lighthouse) نوشته ویرجیانا ولف در ۱۹۲۷
۴- همه مردان شاه (All the King’s Men) نوشته رابرت پن وارن که در ۱۹۴۶ نوشته است.
۵- سیمور، یک معرفی (Seymour, an Introduction) نوشته جی دی سالینجر در ۱۹۶۳
۶- جشن متحرک (A Moveable Feast) نوشته ارنست همینگوی در ۱۹۶۴
۷- تغییر (Changing) به وسیله لیو اُلمن در ۱۹۷۷
۸- اسرار پیتسبورگ (The Mysteries of Pittsburgh) نوشته مایکل چابون در ۱۹۸۸
۹- تجربه عشق (An Experiment in Love) نوشته هیلاری مانتل در ۱۹۹۵
۱۰- ترک ایستگاه آتوچا لرنر (Leaving the Atocha Station) نوشته بن لرنر در سال ۲۰۱۱
منبع: گاردین
افزودن دیدگاه جدید