مهاجرت چشمگیر نخبگان علمی ایران به صورت مسألهای نگرانکننده درآمده و روشن است که روند توسعه دانش و فناوری در کشورمان از آثار مخرب این پدیده ناگوار بینصیب نمانده است. مهاجرت به معنای حرکت از مبدأ دفعکننده به مقصد جذبکننده است و بنابراین پدیده مهاجرت نخبگان هم در عوامل و زمینههای داخلی یک کشور ریشه دارد و هم در عوامل و زمینههای بیرونی خارج از کشور.
پس از جنگ دوم جهانی و زمانی که کشورها برای بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه شدند، بحث فرار مغزها به یک مسأله تبدیل شد. در ابتدا بدون هیچگونه برنامهریزی مشخص، نخبگان جهان در حال توسعه و کشورهای اروپایی، آمریکا را بهعنوان مقصد خود برمیگزیدند ولی بعدها کشورهای پیشرفته، مؤسساتی را برای جذب نخبگان کشورهای دیگر تأسیس کردند و گاهی حتی از سرویسهای اطلاعاتی نیز در این راه استفاده کردند. در ضمن امروز کشورهای پیشرفته، قوانین مهاجرتی خود را به منظور تسهیل جذب نخبگان کشورهای دیگر مورد بازنگری قرار دادهاند.
امروز این ایده مطرح است که مهاجرت بینالمللی نخبگان، چنانچه بهصورت چرخشی و در وضعیتی تعاملگونه، داد و ستدی و تعادلی باشد، سرشار از فواید است و میتواند در انتقال دانش فنی، انتقال و تبادل دستاوردهای ارزشمند علمی و فرهنگی و تجارب گرانسنگ ملتها و جوامع بشری مفید واقع شود. اما مهاجرت یکسویه، بیبازگشت و فرارگونه نخبگان که با اصطلاح «فرار مغزها» از آن تعبیر میشود، در واقع، یک فاجعه و ضایعه ملّی است که کشور مبدأ را از شمار زیادی از بهترین سرمایههای خود محروم میکند و این مشکلی است که بسیاری از کشورهای در حال توسعه امروز با آن دستبهگریبان هستند، یعنی بسیاری از نخبگانی که برای کار، ادامه تحصیل و کسب تجربه از این کشورها به کشورهای پیشرفتهتر مهاجرت میکنند در عمل، ارتباط خود را با کشور مبدأ از دست میدهند و زمانی که از مهاجرت نخبگان بهصورت یک معضل سخن بهمیان میآید، درست همین مسأله مد نظر است.
متاسفانه با وجود ظرفیتهای بالقوه فراوان کشور، مهاجرت چشمگیر نخبگان علمی از ایران به صورت مسألهای نگرانکننده درآمده و روشن است که روند توسعه دانش و فناوری در کشورمان از آثار مخرب این پدیده ناگوار بینصیب نمانده است. مهاجرت به معنای حرکت از مبدأ دفعکننده به مقصد جذبکننده است و بنابراین پدیده مهاجرت نخبگان هم در عوامل و زمینههای داخلی یک کشور ریشه دارد و هم در عوامل و زمینههای بیرونی خارج از کشور.
امروزه عموم کشورهای در حال توسعه با شدت و ضعف متفاوت با معضل فرار مغزهای خود روبرو هستند. آمارهای رسمی و غیررسمی ارائهشده در خصوص وسعت و دامنه پدیده فرار مغزها در ایران گویای این واقعیت است که امروزه جریان خروج نیروی انسانی متخصص و برخوردار از سرمایه انسانی بالا و بسیار کارآمدی همچون اساتید دانشگاهها، پزشکان، پژوهشگران، مهندسان و غیره، بهصورت یک معضل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور درآمده و بیمها و نگرانیهای زیادی را در کشور برانگیخته است.
این کتاب با توجه به واقعیت مطرح شده در بالا، عوامل اثرگذار در حوزه اقتصاد سیاسی را بر مهاجرت نخبگان در کشور بهویژه در دهه ۱۳۸۰ بررسی کرده است. تمرکز حوزه بحث کتاب بر عوامل اقتصاد سیاسی و تأکید اثر بر بهرهگیری از یک رویکرد نظری مناسب در تحلیل موضوع، از ویژگیهای برجسته این کتاب است.
پدیده مهاجرت متخصصان و نخبگان به دیگر کشورها از زوایای مختلف مورد توجه بوده است. بهطور کلی پدیدههای اجتماعی همچون مهاجرت نخبگان، از طیف مختلفی از عوامل تأثیر میپذیرند. برخی علل ممکن است در رفتارهای تبعیضآمیز و نبود شایستهسالاری ریشه داشته باشد و برخی دیگر در نظام حقوقی، قضائی و نظام آموزشی کشور. از سوی دیگر، عواملی همچون بیتوجهی به رشد و توسعه بخش خصوصی فعال و بالنده میتواند به این پدیده دامن بزند.
همچنین پژوهشهای مختلف نشان داده است که ارتباط نیرومندی بین مهاجرت افراد تحصیلکرده و سطح توسعه و درآمد سرانه یک کشور وجود دارد. در واقع شکاف بین سطح زندگی و درآمد سرانه کشورهای ثروتمند و کمتر توسعهیافته، یکی از عوامل مهاجرت افراد تحصیلکرده به کشورهای پیشرفته است. افزون بر درآمد سرانه و تفاوتهای درآمد انتظاری بین کشورهای مبدأ و مقصد، سایر عوامل اقتصادی مانند نرخ بیکاری در کشور مبدأ و تفاوت آن با نرخ بیکاری کشور مقصد نیز در مهاجرت متخصصان مؤثر است.
در اکثر کشورهای در حال توسعه همچون ایران، تقاضا برای آموزش عالی بسیار بالاست که علل آن را میتوان در سهم آموزش عالی در ارتقاء منزلت اجتماعی افراد، چشمانداز دستیابی به زندگی بهتر و رفاه و تحصیل بهطور نسبی کمهزینه در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی جستجو کرد. با این همه، نظام اقتصادی بهطور کلی قابلیت جذب خیل عظیم دانشآموختگان دانشگاهی را در این کشورها ندارد و در نتیجه، نیروی مازاد تحصیلکرده گرایش جدی به خروج از کشور پیدا میکند.
علاوه بر متغیرهای اقتصادی، عوامل غیرپولی و غیرمادی نیز در مهاجرت افراد تحصیلکرده تأثیر بهسزایی دارد.
اگرچه این عوامل میتواند از فردی به فردی دیگر متفاوت باشد ولی به هرحال میتوان بهطور کلی آنها را بهصورت موارد زیر طبقهبندی کرد: انعطافناپذیر بودن ساختارهای نظام آموزشی و پژوهشی به دلیل نبود نظام انگیزشی مؤثر، پائین بودن فرصت پیشرفت علمی بهدلیل وجود دیوانسالاری سنتی و دست و پاگیر، ضعیف بودن امکان ارتباط متخصصان داخلی با متخصصان خارج از کشور در جهت پیشرفتهای علمی، پیچیده و زمان بر بودن نظام گزینش و استخدام، کمبود امکانات پژوهشی و نبود ارتباط پژوهشها با نیازهای ملموس جامعه، نبود یا ضعیف بودن نظام شایستهسالاری در استخدام و سرانجام تأثیر عوامل غیرحرفهای در ارتقاء و پیشرفت نیروهای تحصیلکرده. البته میان عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی مؤثر در مهاجرت نخبگان نمیتوان مرز روشنی در نظر گرفت.
اثر حاضر که در قالب یک کتاب منتشر میشود با عنایت به واقعیت مطرح شده در بالا تلاش کرده است عوامل اثرگذار در حوزه اقتصاد سیاسی را بر مهاجرت نخبگان در کشور بهویژه در دهه ۱۳۸۰ بررسی کند. تمرکز حوزه بحث کتاب بر عوامل اقتصاد سیاسی و تأکید اثر بر بهرهگیری از یک رویکرد نظری مناسب در تحلیل موضوع، از ویژگیهای برجسته این کتاب است.
در ضمن کتاب، عمده آثار مهم منتشر شده در زبان فارسی و بخش قابلتوجهی از ادبیات مرتبط با مهاجرت نخبگان در زبان انگلیسی را مرور کرده و از این حیث، مجموعهای غنی را گردآوری کرده است. بحث درباره پدیده مهاجرت نخبگان، متأسفانه گاه دچار برخوردهای سیاسی و افراط و تفریطهایی در کشور شده است که میتواند بهصورت مانعی در برابر شناخت درست این معضل و جستجوی راهکارهای مناسب برای آن عمل کند.
از این حیث، اثر حاضر ویژگی ممتازی دارد، چرا که نویسنده، تحلیل پدیده مهاجرت مغزها را از منظری آسیبشناسانه، وجهه همت خود قرار داده است و تلاش کرده بهشکلی موشکافانه دادههای مرتبط را دستهبندی و تجزیه و تحلیل کند و وزن و سهم عوامل مختلف مورد بحث را در بروز مهاجرت نخبگان مورد سنجش قرار دهد. با توجه به این موضوع، مطالعه کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و علاقهمندان به مسائل توسعه کشور میتواند مفید باشد.
افزودن دیدگاه جدید