ظهور هرمنوتیک از دل تفسیر کتاب مقدس و پیدایش هرمنوتیک فلسفی در قرن نوزدهم محور مباحث کتاب حاضر است. نویسنده از پرسشهای بنیادین هرمنوتیک فلسفی در اندیشههای شلایرماخر و دیلتای آغاز میکند و زمینههای شکلگیری چرخش هستیشناختی هرمنوتیک نزد هایدگر و گادامر را شرح میدهد. مناظرهی گادامر و دریدا در پاریس و پیامدهای مهم آن، دستاورهای پل ریکور، تأثیر هرمنوتیک بر فلسفهی انگلیسی – امریکایی از طریق افکار ریچارد رورتی و برداشت پستمدرن جیانی واتیمو از هرمنوتیک از دیگر مباحثی است که در این کتاب به بحث گذاشته میشود. گرچه هرمنوتیک زبان مشترک عصر ماست اما گاه چهرهی متفاوتی از خود نشان میدهد که تصورش هم بعید مینماید. کتاب سعی میکند راهی به این پرسش بیابد که چگونه به مدد هرمنوتیک میتوان هستی را بازیافت و بر نیهیلیسم غالب شد.