تاریخ عصر جدید تا حد زیادی همان تاریخ اروپا است. با پوست انداختن اروپا بود که دوران مدرن آغاز شد و باز این اروپا بود که در مقام آزمایشگاهی بزرگ تمام فراز و نشیبهای عصر مدرن را بر روی خود آزمایش کرد؛ از انقلاب تا جنگ، از دموکراسی تا فاشیسم، از صنعتی شدن تا شورش کارگران...
کتابهایی هم که به تاریخ اروپا میپردازند بیشتر عصر جدید او را مدنظر دارند. عصری که اروپا به مرکز جهان بدل شد. دیوید تامسون هم در کتا ب«اروپا از دوران ناپلئون» تاریخ اروپای مدرن را از ۱۸۱۵ تا ۱۹۱۴ بررسی میکند. تامسون استاد کالج سیدنی ساسکس و استاد مهمان دانشگاه کلمبیایی نیویورک بود و میبایست را او متخصص تاریخ انگلستان و اروپای معاصر دانست. کتاب تامسون سیاقی لیبرالی دارد (این را البته میتوان کتاب را نخوانده از دیدن نام مترجم کتاب فهمید) به این معنا که بسیار از نگرشهای جبرگرایانه و حتی ساختارگرایانه در تحلیل تاریخ فاصله میگیرد و نسبت به آنها بدبین است. البته فارغ از ژست لاادریگری که بر خود میگیرد اعتراف دارد که نوشتن کتاب خود به روندهای کلی توجه داشته است. بهنظر تامسون اصلا هر پژوهشی در تاریخ عمومی، اگر قرار باشد صرفا کار گل جمعآوری و برهم انباشتن اطلاعات نباشد، باید درگیر بافتی شود که فرآیندهای تغییر تاریخی به وجود میآورند (ص ۱۳). او نیز کتاب را بر همین پیشفرض نوشته است و اگرچه هرگونه الگوی از پیش تعیین شده و جبری در تاریخ را رد میکند ضرباهنگهای مشخص حرکت و الگوهای معین تغییر را تشخیص میدهد، آنها را روندهای کلی مینامد و کتاب خود را بر این اساس تنظیم میکند