سالهای اخیر ایام رشد کمی شعر بوده، مجموعه اشعار گوناگونی از سروده های شاعران جوان به بازار آمده و البته برخی ناشران نیز با سیاستگذاریهایی در راستای جذب این آثار، در شکل گیری این رونق تاثیر بسیاری داشته اند.
«در شکاف دروز» کتابی در دو دفتر که دفتر اول شامل ۶۸ شعر
کوتاه و بلند است. نگاهی کلی به آثار منتشر شده در این کتاب ما را با شاعری مواجه میکند که بیشتر تمرکزش در انحصار دنیای کوچکی است که برای خود ساخته است، دنیایی که بارها تنهایی در آن تکرار میشود، گلایه از تنهایی گاهی به ناله نیز ممکن است منجر شود:
آنقدر تنها هستم
که علفها سبز میشوند
روی گونهام پشه ای
صورتم روی زمین است
...
غیر از کلمه تنهایی که یا در شعرها صراحتا ذکر شده و یا حضور محسوسش در نحوه گفتار شاعر مستتر است کلماتی مثل شعر، شعر عاشقانه، من و تو، فضای بسیاری از شعرهای کتاب را فراگرفته است. تمام موارد ذکر شده باعث شده است که ما با آثاری یکدست و خنثی چه به لحاظ محتوایی و چه به لحاظ فرمی روبهرو باشیم. این عارضه که شعر امروز در اعتیاد به بعضی کلمات و از همه بیشتر استفاده از کلمهی «شعر» در شعر دچار شده است تنها مربوط به محمدشهباز پویا نیست، شاعران بسیار دیگری نیز هستند که در استفاده از کلمات بیدقت و سهلانگارند:
در این دنیا شعرهای عاشقانهی بسیاری هست
ولی باور کن
این شعر
فقط برای تو نوشته شده
۲۵ مرداد ۱۳۸۹
ساعت چهار و پنچاه و شش دقیقهی صبح.
اما آثاری در دفتر اول وجود دارد که نسبت به سایر آثار بهترند و به خصوص در میان شعرهای بلند حذف کردن بعضی پُرگوییها میتوانست ما را با آثاری بهتر نسبت به سایر آثار دفتر اول روبهرو کند، شعرهای شماره ۱، ۶، ۸، ۱۱، ۲۹، ۴۲، ۶۶ و ۶۸ از این جملهاند.
اما دفتر دوم که نام «درون یک لمس» را دارد، تلاشهایی است برای خلق چهرهای تازهتر از طرف شاعر، پُرگویی در این دفتر کمتر به چشم میخورد ولی تغییرات رخ داده همچنان کافی نیست:
روی دیگر ماجرا غمگین است
بهتر است کرمِ کوچک باغچه باقی
بمانیم.