شما اینجا هستید
-
شهروند شهرهای داستانی
تحلیل زندگی و آثار محمدعلی جمالزادهبسیاری از منتقدان ایرانی، بی آنکه همۀ آثار محمدعلی جمال زاده را خوانده باشند، دربارۀ کار ادبیِ او نظر دادهاند. جمالزاده را باید از نو خواند، زیرا بسیاری از نوآوریهای شکلی، زبانی و بخش عمدهای از آرای او همچنان مطرح است. خیلی از آدمهای دور و برِمان انگار از داستانهای جمالزاده بیرون جَستهاند. حتی اگر جامه بدل کرده باشند، بُن مایۀ طبایعشان همان است که بود. آیا این از هنرِ جمالزاده است یا از وضع جامعۀ ما ناشی میشود که درِ آن بر همان پاشنهای میگردد که در آن روزگارانِ به تاریخ پیوسته میگشت؟ این کتاب کوششی است برای پاسخ دادن به این پرسش و پرسش هایی دیگر.ریال,۲۵۰,۰۰۰ریال,۲۵۰,۰۰۰addtocart
-
مشخصات کتابشابک :۹۷۸۶۰۰۸۵۹۱۰۸۵تعداد صفحات : ۱۴۴شماره چاپ : ۱قطع : رقعيمرور کتاب
جمالزاده در طی سالهای ۱۳۰۰ـ۱۳۵۷ آثاری از برناردن دوسن پیِر ، شیلر ، مولیر ، ایبسن ، گوبینو و چند نویسندة دیگر را به فارسی برگرداند. او دو نوع ترجمه دارد: در شماری از آنها مانند نوشتههای شیلر و مولیر پیروی از متن را الزامی دانسته است؛ در برخی دیگر، خود را ملزم به تبعیت از اصل نمیدانسته، و برای مناسبساختن متن با ذوق خواننده ایرانی، در آنها دست برده، و به آرایش زبانی و تعبیراتیِ آنها پرداخته است. زیرا عقیده دارد، اگر در ترجمة «کتابهای فرنگی» خود را ملزم به تبعیت از متن اصلی بدانیم، چون «اکثریت کامل مردم هنوز سواد خواندن و نوشتن ندارند و میتوان گفت از اوضاع و احوال ممالک خارجه بهخصوص اروپا و امریکا به کلی بیخبرند»، بسیاری از مطالب را درک نمیکنند (جمالزاده، داستانهای هفت کشور، صفحۀ پنجم).
از او آثار دیگری هم به جا مانده است، مانند فرهنگ لغات عامیانه (۱۳۴۱)، طریقة نویسندگی و داستانسرایی (۱۳۴۵)، تصحیح سرگذشت حاجیبابای اصفهانی (۱۳۴۸) و تتبعاتی چون پندنامة سعدی یا گلستانِ نیکبختی (۱۳۱۷)، قصة قصهها (۱۳۲۱)، بانگ نای (داستانهای مثنوی، ۱۳۳۷) و اندک آشنایی با حافظ (۱۳۶۶). از جمله آثار اجتماعی او نیز اینهاست: آزادی و حیثیت انسانی (۱۳۳۸)، خاک و آدم (۱۳۴۰)، زمین، ارباب، دهقان (۱۳۴۱)، خلقیات ما ایرانیان (۱۳۴۵) و تصویر زن در فرهنگ ایران (۱۳۵۷). هر یک از این آثار، مجموعهای است از آرای این و آن بر مبنای رویکرد انتقادی نویسنده. متنهای غیرداستانیاش واجد اهمیتی نیستند. مثلاً آزادی و حیثیت انسانی جُنگی است از مطالب نوشتهشده دربارۀ آزادی. همچنین است تصویر زن در فرهنگ ایرانی و خلقیات ما ایرانیان، که در آنها گزیدهای از خصوصیات مثبت و منفی ایرانیان را به نقل از این و آن گرد آورده است.
نقش جمالزاده در نقد ادبی ایران به خاطر «دیباچه»ای است که به عنوان مقدمة یکی بود یکی نبود نوشته و از آن به منزلة بیانیهای ادبی یادشده «که به مکتب جدید نویسندگی در ایران رسمیت بخشیده است» (یوسفی، ص۱۰۵). جمالزاده در این مقدمه از ضرورت بهکارگیری شکلهای تازه ادبی، خاصّه «رمان» و «انشای رمانی یا حکایتی»، سخن میگوید. مضمون بنیادیِ «دیباچه» تأکید بر نقش ادبیات در تعالیِ افراد جامعه است. نویسنده میکوشد، با واردکردن زبان محاوره و عناصر فولکلوریک در داستان، ادبیات را به درون تودة مردم ببرد و به کارِ تعلیم و تربیت آنها بگمارد. «دیباچه» همچنین، هشداری است بر تغییر زمانه، و ضرورت پذیراشدن تجدد و نوجویی را گوشزد میکند. نگاه او در دیباچه برخاسته از تلقی نسل مضطربی است که بهدور از خوشخیالیِ متفکران صدر مشروطه، کابوس انحطاط و اضمحلال را میبیند، به همین جهت در پیِ بهکارگیریِ شکلهای جدید ادبی برای از نو معناکردن حیات است. روشنفکرانی از قبیل تقی رفعت و جمالزاده خواهان ادبیات تازه و متجددی بودند که پاسخگوی نیازهای زمانه باشد و برای همگامشدن با تجدد جهانی به نوع (ژانر)های تازة ادبی میاندیشیدند که قادر به انتقال احساسات و افکار جدید باشند. جمالزاده برای جایگزینی وضع جدید ادبی به جای شیوههای کهنه، بحث تجدد ادبی را در زمینة داستاننویسی پیش بُرد. او که معتقد به برقراری دموکراسی ادبی بود، از نویسندگان خواست که همانند نویسندگان ممالک متمدن «زبان رایج و معمولی مردم کوچه و بازار را با تعبیرات و اصطلاحات متداوله به لباس ادبی درآورده و با نکات صنعتی ]هنری[ آراسته به روی کاغذ آورند».
او در ادامة بحث خود از رمان میگوید که «امروز رکن اعظم ادبیات فرنگستان را تشکیل میدهد» و دلیل رشد ادبیات آنجا را در این میداند که «انشا در جادة رمان و حکایت» افتاده است. جمالزاده بر آن است که رمان سبب استحکام مبانی وحدت ملی میشود زیرا مردم گوشه و کنار کشور را با روحیات و آداب و رسوم یکدیگر آشنا میکند. اما مهمترین فایدة رمان را فایدهای میداند که عاید زبان ملت میشود؛ زیرا به کاربردن کلمات و اصطلاحات عامیانه در مکالمات آدمهای داستان، سبب بقا و از بیننرفتن آنها میشود. از اینرو، «کتاب رومان و قصه بهترین گنجها خواهد بود برای زبان و لسان و حتی از کتب فرهنگ و لغت هم بهتر خواهد بود».البته جمالزاده نظریه مشخصی دربارة «انواع گوناگون ادبیات روایی» ندارد. او همواره از «رومان» سخن میگوید، اما آنچه در پی میآورد داستان کوتاه است. این امر نشانة آن است که انواع ادبیات داستانی، در آستانة ۱۳۰۰ شمسی، هنوز به اندازة کافی از یکدیگر تفکیک نشدهاند و نویسنده در سطح نظری یا خودآگاه، تمامی خصیصههای داستان کوتاه را درک نکرده است.
نگاه ناشر
کتاب های از این نویسنده
-
حسن میرعابدینیریال,۵۰,۰۰۰فروخته شده
-
حسن میرعابدینیریال,۶۵,۰۰۰فروخته شده
افزودن دیدگاه جدید