آیلت گوندر گوشن در گاردین می نویسد: راه های زیادی برای شروع یک رمان وجود دارد. یکی از راه های عجولانه و غیر حرفه ای، درست کردن یک فنجان قهوه توسط قهرمان رمان است... ریختن شیر... اضافه کردن شکر و در نهایت هم زدن آن.
انتظار خسته کننده ای خواهد بود که منتظر جوشیدن آب شویم. طولانی، خسته کننده، ثانیه ها و... احتمالا نویسنده بیشتر خوانندگانش را تا رسیدن آب به صد درجه از دست خواهد داد. مگر اینکه... همه ی اینها در میان یک جنگ اتفاق بیافتد و قهرمان داستان ما در حال درست کردن یک فنجان قهوه باشد.
بمب ها از میان آسمان سقوط می کنند و ما می توانیم صدایشان را از پشت پنجره بشنویم. صدای غرش بمب هایی که بر روی شهر می ریزد با صدای آب جوش داخل کتری ترکیب می شوند. زمانی که حقیقت مرگ در میان اتاق ایستاده است، حتی درست کردن قهوه ساده هم معنای متفاوتی به خود می گیرد. و اگر در هنگامه جنگ، بر سریک فنجان ساده قهوه چنین می‌آید،  تصور کنید بر سر عشق چه می‌آید.
لیست ۱۰ رمان عاشقانه ای که در زمان جنگ اتفاق می افتد:
۱) اُدیسه. هومر
۲) زنگ ها برای که به صدا در می آیند. ارنست همینگوی
۳) دلبند. تونی موریسون
۴) برای پایان سرزمین. دیوید گروسمن
۵) مجموعه فرانچس. ایرِنا نمیرووسکی
۶) دختر پستچی. استفان زویگ
۷) سرزمین جدید. اشکول نوو
۸) سبکی تحمل ناپذیر هستی. میلان کوندرا
۹) بادبادک. رومن گاری
۱۰) ۱۹۸۴. جُرج اُرول
منبع: گاردین